آیت‌الله ملاحسینقلی همدانی قدّس الله سره

مقاله حاضر، شرح حال اجمالی آیت الله العظمی ملّاحسینقلی همدانی (قدّس الله سرّه) می‌باشد که از آثار حضرت علامه آیة الله حاج سید محمد حسین حسینی طهرانی و فرزندشان، حضرت آیة الله حاج سید محمد محسن حسینی طهرانی (قدس الله سرهما) استخراج شده است. در این مقاله، ابتدا مختصری از زندگی‌نامه مرحوم ملّاحسینقلی همدانی بیان شده و سپس شخصیت این عارف ربانی از منظر عرفا و بزرگانی نظیر علامه طباطبایی و علامه طهرانی، معرفی شده است. سیره اخلاقی و کرامات ایشان، از دیگر مطالب مفید این نوشتار می‌باشد. بخش پایانی مقاله، به گزیده‌ای از بیانات و ارشادات مرحوم آخوند همدانی، اختصاص یافته است که تمام آنها، خصوصا دستورالعمل عرفانی ایشان به شاگردانش، درس‌های ناب و آموزنده‌ای برای تشنگان طریق معرفت به همراه دارد.

معرفی تفصیلی

ولادت و رحلت

ولادت: حضرت آیت الله العظمی ملّاحسینقلی همدانی (قدّس الله سرّه)  1239هـ.ق، در قریه شوند در حزین همدان متولد شد.

ارتحال: ایشان در 28 شعبان 1311 هـ.ق، در زیارت سیّدالشّهداء [علیه السّلام] در کربلای معلّی دعوت حق را لبیک گفت.(توحید علمی و عینی، ص ١٣، تعلیقه، به نقل از نقباء البشر، ج ٢، ص ٦٧٤)

اساتید

حضرت آیت الله العظمی ملّاحسینقلی همدانی (قدّس الله سرّه) مقدّمات را در طهران فرا گرفته، و بالأخره در دروس عالی در حوزۀ درس عالم اکبر شیخ عبدالحسین طهرانی مشهور به شیخ العراقین شرکت نموده است. سپس به سبزوار سفر کرده، و مدّت‌ها در آنجا اقامت گزیده، و از درس فیلسوف معروف حاج مولا هادی سبزواری بهره یافته و پس از آن مهاجرت به نجف أشرف نموده، و سال‌های طولانی از درس شیخ مرتضی انصاری استفاده کرده است. و در قسمت اخلاق و عرفان از آقا سیّد علی شوشتری استفاده نموده و شاگرد او بوده است.

و بعد از فوت استادش متصدّی فتوا نشد و دنبال ریاست نرفت؛ بلکه در منزل نشست و طلاّب فهیم بدو روی آوردند و منزل او محلّ اجتماع زبدگان علم و عمل شد. و شاگردان عجیبی در علم الَهی و عرفان تربیت نمود. و امّا فقه و اصول را از تقریراتی که خودش از بحث علاّمه انصاری نوشته بود، تدریس می‌کرد و در منزل نماز جماعت می‌خواند برای خواصّ از مؤمنین و پیروانی که آنها را تربیت نمود، و از ظلمات جهل به نور معرفت کشانید، و ایشان را با ریاضات شرعیّه و مجاهدات عملیّه از هر پستی، طاهر و مطهّر گردانید، تا آنها از عباد اللَه الصّالحین و از سالکین در راه خداوند شدند.»

شاگردان

ایشان شاگردان بسیاری تربیت کرد که هر یک آیتی عظیم از علم و عمل و اخلاق و عرفان الَهی بودند. از جمله: سیّد احمد کربلایی، و دامادش سیّد أبوالقاسم اصفهانی، و آقا سیّد آغا دولت آبادی، و شیخ باقر قاموسی، و شیخ محمّد بهاری، و شیخ باقر نجم آبادی، و میرزا جواد آقا تبریزی، و سیّد محمّد سعید حَبوبیّ، و سیّد حسن صدر، و سیّد علی همدانی، و فرزندش: شیخ علی، و جمعی دیگر.

کتبی بسیار در تقریرات دروس شیخ و غیر آن از جمله قضاء و شهادات و رهن و غیرِها نوشته که در کتابخانۀ حسینیه شوشتری‌ها در نجف أشرف و کتابخانه آقا میرزا حسین نوری موجود است.

شخصیت مرحوم ملاحسینقلی همدانی (رضوان الله علیه) از منظر بزرگان

1. علامه طباطبایی (رضوان اللَه علیه)

«مرحوم آخوند در رشته توحيد حقّ تبارك و تعالى بى‌نظير بوده‌ اند.

مرحوم آخوند ملّاحسينقلى همدانى انصافاً خيلى واقعيّت عجيبى داشتند، و در حدود سيصد نفر شاگرد تربيت كردند.» (مهرتابان، ص322)

2. شیخ آقا بزرگ طهرانی (رضوان اللَه علیه)

«ایشان [آیت‌اللَه ملاحسین‌قلی همدانی] در خصوصِ این علم (یعنی علم اخلاق و عرفان) دارای جایگاه بالایی است که قدر و منزلتش به وصف نیاید. و روزگار درازی سپری شده و در طول این مدت کسی هم‌پایۀ او در علم اخلاق و تهذیبِ نفوس یافت نشده است. و [به‌تحقیق] این فن [اخلاق و عرفان] به‌وسیلۀ او ختم شده است زیرا کسی شایستگی این را ندارد که به همان مرتبۀ ایشان [در مقامات و جایگاه معنوی] برسد، به‌گونه‌ای که نظیر او شمرده شود.» (نقبآء البشر، ج2، ص 674 تا ص 678.)

3.آیت الله سیدمحسن طهرانی (رضوان اللَه علیه)

«علاّمۀ طهرانی هرگاه اسمی از مرحوم آخوند ملاّ حسینقلی به میان می‌آمد، رنگ چهره‌شان دگرگون می‌شد، و از او به تعابیری استثنائی یاد می‌نمودند، و او را بر سایر بزرگان اهل معرفت تفضیل می‌دادند و می‌فرمودند:

تمام ما ريزه ‏خوار سفره آخوند ملّاحسين‏قلى هستيم. او يك درياى بى‌پايان بود.» (حریم قدس، ص 99؛ عنوان بصری، ج2، ص311.)

سیره اخلاقی

ایثار و گذشت

1. در يك سفر زيارتى كه مرحوم آخوند با اصحاب‌شان پياده به كربلا مشرّف می‌شدند، در راه عرب‏‌هاى بيابانى ايشان را لخت می‌کنند و هر چه دارند مى‌‏ربايند.

سپس كه ايشان را می‌شناسند، به حضورشان مى‌‏آيند و هر چه ربوده بودند تقديم مى‌كنند و معذرت مي‌خواهند. مرحوم آخوند فقط كتاب‌هاى وقفى را كه ربوده بودند پس مي‌گيرد و بقيّه كتب و اموال را نمى‌‏گيرد و مي‌فرمايد: به مجرّد سرقت، من ايشان را بِحِلّ كردم، چون راضى نشدم بواسطه من خداوند كسى را در آتش دوزخ بسوزاند. (روح مجرد، ص553)

آیت‌الله ملاحسینقلی همدانی قدّس الله سره

دیدگاهتان را بنویسید